💠#با_شاهنامه_آهسته_و_پیوسته

💠#با_شاهنامه_آهسته_و_پیوسته

✅یادداشت ( ٧۵)

🔶#ساسانیان
شاپور ذوالاکتاف
نبرد با رومیان

♦️#دکتر_بتول_فخراسلام

🔷چو بشنید شاپور، از آن شاد گشت
همه رنج ها پیش او باد گشت…

چنین تا به نزدیکی ِ تیسفون،
طلایه همی راند پیش اندرون…

ز مِی مست، قیصر به پرده سرای،
ز لشکر نبود اندر آن مرز، جای

🔷#شاپور ذوالاکتاف نبرد را آغاز می کند و سراپرده ی #قیصررا زیر و زبر. سرانجام #قیصر و بسیاری از رومیان را اسیر می گرداند. به هنگام روز به هر کشوری نامه ای می فرستد که #قیصر در بند شد و به سزای تازش به ایران خواهد رسید.
سپس شمار اسیران و زندانیان رومی را از دبیر می خواهد و گفته می شود که هزار و سد و ده نفر ند که خویشاوند #قیصر بودند. دست و پای آنها را می بُرَد که بر بدی راهنما بودند و #قیصر را فرا می خواند و او تا #شاپور را می بیند، اشک می ریزد. شاپور می گوید چرا مرا در پوست خر دوختی؟!

چو بازارگانان به بزم آمدم
نه با کوس و لشکر به رزم آمدم

تو مهمان به خام ِ خر اندرکنی
به ایران گرایی و لشکر کنی!

اینک جنگ ِ مردان ِ مرد را خواهی دید!

🔷#قیصر پاسخ می دهد که

مکافات ِ بد گر کنی نیکُوی،
به گیتی درون، داستانی شوی

🔷اگر مرا ببخشی، بندگی ات را می کنم و هرچه بخواهی، به تو می بخشم.

#شاپور می گوید که هر اسیری از ایران بردی، باید بازگردانده شود‌؛ هر خواسته و ثروتی که از ایران به روم منتقل شده، باید پس داده شود؛از ایران هرکجا ویرانه شده، با دینار و هزینه ی خود آباد گردانی؛
و به ازای هر ایرانی که کشته شده، ده نفر رومی قیصر نژاد را تاوان دهی؛ هر درختی که از ایران بریده شده، بکاری و دیوارها برآری.
کنون من به بندی ببندم تو را
ز چرم خران، کی پسندم تورا؟!

دو گوشش به خنجر به دو شاخ کرد
به یک جای بینی ش، سوراخ کرد

و مهاری به بینی #قیصر نهاد.

🔷از آن سو رومی ها از گرفتاری قیصر آگاه می گردند و مادر قیصر به پسر کوچکترش #یانُس _ برادر قیصر _می گوید که برای کین خواهی برادر، اقدام کند. ولی او در نبرد با #شاپور شکست می خورد و می گریزد و بسیاری از لشکر روم، کشته می شود و بسیاری غنیمت جنگی به دست سپاه ایران می رسد.

🔷در روم #برانوش نامی را به عنوان قیصر روم برمی گزینند و او نامه ای برای #شاپور می فرستد و از او می خواهد که به جنگ، پایان بخشد و هر چه خواهد، بگیرد. #شاپور دوم پاسخ می دهد که باید خود و فیلسوفان رومی نزد من آیید.
آنها با شَست خروار درَم و گوهر و جامه های سوارکاری می آیند و #شاپور آنها را می نوازد و باژ و خراجی تعیین می کند که در سال سه بار از روم به ایران پرداخته شود. همچنین شهر# نِصیبین _ در جنوب ترکیه ی کنونی _ از آن ِ ایران شود. برانوش می پذیرد.

🔷اهالی #نصیبین به دلیل آن که #شاپور، مسیحی نیست، مخالفت می کنند‌؛ ولی سرانجام و پس از نبردی با ایرانیان، شکست می خورند و امان می خواهند.

🔷#شاپور ذوالاکتاف را #پیروز شاه می خوانند. #شاپور آن کنیزکی که یاریگر ش بود و رهایی بخش، #فرخ پی نام کرد و او را دلارام خویش ساخت.برای باغبانی که میزبانی ش نمود، بسی خواسته و هدیه فرستاد. قیصر نیز در زندان پس از مدتی می میرد.

💠#بنیاد_فردوسی_مشهد
💠#كانون_شاهنامه_فردوسي_توس‏

🆔 http://bonyadferdowsitous.ir/

🆔https://t.me/bonyadeferdowsitous

🆔https://www.instagram.com/bonyadeferdowsitous

🆔https://www.aparat.com/BonyadeFerdowsiMashad