اخبار بنیاد فردوسی شاخه توس

مولوی احیاگر هویت فردی و کرامت انسانی

دکتر بهنام فر در آیین بزرگداشت این شاعر بزرگ بیان کرد:

photo_2016-10-03_11-36-54

روزنامه قدس- زهرا دلپذیر:

همزمان با روز بزرگداشت خداوندگار شعر و ادب فارسی، مولانا، مراسمی با رویکرد «مولوی و هویت ایرانی و اسلامی» با حضور ادب دوستان و استادن زبان و ادبیات فارسی در بنیاد فردوسی شاخه توس برگزار شد.
*عشق، شادی، آزادی
در این مراسم دکتر محمد بهنام¬فر، مولوی شناس و استاد دانشگاه با اشاره به اینکه همه کسانی که مولوی را شناخته و با دنیای او ارتباط برقرار کرده¬اند به عظمت و بزرگی او اذغان دارند، عشق، شادی و آزادی را مثلث فکری مولوی دانست و افزود: عرفان مولوی بسیار ساده و عملی است؛ در نظر این شاعر عشق به معنای ترک منیت و خودخواهی است که پیامد آن هم رهایی از تعلقات و رسیدن به شادی در زندگی است. این استاد دانشگاه مولوی را سخنگوی یگانگی انسان¬ها دانست و اضافه کرد: مثنوی مولوی با اینکه یک کتاب عرفانی و برای رشد معنوی انسان¬هاست از نیازهای مادی انسان غفلت نکرده و هرکس متناسب با نیاز و فراخور حال خود از آن بهره می¬گیرد. وی با اشاره به نقش مهم مولوی در پاسداشت هویت ایرانی و اسلامی ما، این شاعر بزرگ را ادامه دهنده راه فردوسی دانست و گفت: مثنوی مولوی به تعبیر دکتر شفیعی کدکنی بزرگترین حماسه عرفانی بشری است که خداوند برای زنده نگه داشتن فرهنگ و تمدن ایرانی به زبان فارسی هدیه کرده است.
*مولانا احیا کننده هویت فردی
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه در میان شاعران بزرگ فارسی، فردوسی و مولوی در تکوین زبان و فرهنگ ایرانی- اسلامی ما نقش پررنگ تری دارند افزود: شاهنامه چکیده ایران قبل از اسلام و مثنوی چکیده ایران پس از اسلام است؛ در واقع عصاره فرهنگ ایرانی پس از شاهنامه در مثنوی متبلور می شود. وی  فردوسی را احیاگر هویت ملی  و مولانا را احیاکننده هویت فردی و کرامت انسانی ایرانیان دانست و تصریح کرد: این  دو شاعر بزرگ دارای هدف فرهنگی مشترکی هستند  و متناسب با اقتضای زمان به دو شیوه گوناگون شاهکار ادبی خود را سروده¬اند، تا جایی که به اعتقاد پژوهشگران اگر مولانا در زمانه فردوسی بود شاهنامه را و اگر فردوسی در زمان مولانا بود مثنوی را می¬سرود.
مؤلف کتاب وحی دل مولانا  درباره دلایل سرایش شاهنامه و مثنوی گفت: در قرن¬های نخست پس از ورود اسلام به ایران، به دنبال سال¬ها تسلط اعراب بر ایرانیان و تحقیر مردم این سرزمین،زبان و فرهنگ ایرانی در معرض خطر بود بنابراین نیاز به سرودن اثری بود که هویت ملی را احیا کند،  نهضت¬هایی چون نهضت شعوبیه و سرودن شاهنامه¬های منظوم و منثور نیز در این راستا به وجود آمدند و سرانجام فردوسی با سرودن شاهنامه احیاگر هویت ملی شد. اما در قرن¬های پس از فردوسی مسائل دیگر اجتماعی و فرهنگی موجب از بین رفتن کرامت انسانی شده بود؛ بنابراین نیاز به سرودن حماسه¬ای بود که هویت فردی را احیا کند و این کرامت انسانی را برگرداند، اینجا بود که شعرای بزرگ ما چون سنایی و عطار کار را شروع کردند و مولوی با سرودن مثنوی احیاگر هویت فردی و کرامت انسانی ایرانیان شد.
*نام¬های شاهنامه در مثنوی
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه در هر دو کتاب شاهنامه و مثنوی، بحث مبازره خیر با شر و نیکی با بدی مطرح است خاطر نشان کرد: در زمان سرایش شاهنامه دشمن ما خارجی است و ملیت ما تکوین پیدا نکرده بنابراین جهاد اصغر است اما پس از آن در زمان مولوی، دشمن داخلی است و همه مشکلات ریشه در نفس اماره و نفس¬پرستی دارد یعنی دشمن خارجی، درونی شده است. به فرموده پیامبر(ص) نیز جهاد با نفس، جهاد اکبر است که از جهاد بیرونی که جهاد اصغر بشمار می¬آید خطر بیشتری دارد. وی با اشاره به اینکه نام بسیاری از شخصیت¬های بزرگ شاهنامه چون رستم، کیقباد و کیخسرو در مثنوی هم آمده است تاکید کرد: مولوی این شخصیت¬ها را در مثنوی به عنوان نماد انسان کامل و در راستای هدف فرهنگی خود می¬آورد؛ چنان¬که هفت خوان رستم در شاهنامه برای کشتن دیو، در مثنوی به هفت وادی سلوک سالک برای کشتن دیو نفسانی تبدیل می¬شود. میشود. دکتر بهنام¬فر هویت اسلامی را نیز در مثنوی مولوی بسیار پررنگ دانست و خاطر نشان کرد: ذهن مولوی با قرآن عجین شده و فضای فکری او کلا قرآنی است به حدی که نمیتوان حد و مرزی بین آیات قرآن و ابیات مثنوی یافت.
گفتنی است اجرای موسیقی سنتی و مثنوی خوانی نیز از دیگر برنامه¬های این نکوداشت بود که به این مراسم شور دوچندان بخشید.

 

https://telegram.me/bonyadeferdowsitous

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا
بستن