#با_شاهنامه_آهسته_و_پیوسته
💠#با_شاهنامه_آهسته_و_پیوسته
🔺یادداشت (١١٧)
🟧#ساسانیان
پادشاهی خسرو انوشیروان
رفتن نوشین روان به جنگ روم
🟪دکتر #بتول_فخراسلام
به #خسرو انوشیروان آگاهی ِ مرگ ِ قیصر روم می رسد و شاه، اندوهگین می شود و فرستاده ای به روم می فرستد که “زین بد رهایی نیابد کسی” و
ز ما هرچه باید ز نیرو، بخواه
از اسپ و سلیح و ز گنج و سپاه
قیصر روم هنگامی که نامه ی کسری را می بیند، “ز بیشی ِ کسری دلش بر دمید” و به فرستاده هیچ اعتنایی نمی کند و احوال نمی پرسد.
یکی جای دورش فرود آورید
بدان نامه ی پادشا ننگرید
یک هفته می گذرد و رایزنان نزد قیصر می روند و می گویند :
سزا خود ز کسری چنین نامه بود؟!
نه بر کام، بایست ِ بدکامه بود…
و در نامه ای می نویسند:
بشد قیصر و تازه شد قیصری
که سر برفرازد ز هر مهتری
ندارد ز شاهان کسی را به کس
چو کهتر بود شاه ِ فریادرس!
و خلعتی ناسزا به فرستاده می دهند و وی به نزد شاه می رسد و آن چه دیده و شنیده بود، به خسرو می گوید. #انوشیروان تنگدل می شود و می گوید :
کنم زین سپس روم را نام، شوم
برانگیز م آتش از آبادبوم
با سپاهی از #مداین به دشت می رود و قیصر آگاه می گردد و سپاهی را به #حَلَب می فرستد و آن جا را محاصره می کند.
به دو هفته از رومیان سی هزار
گرفتند و آمد بر ِ شهریار!
بی اندازه کُشتند از ایشان به تیر
به رزم اندرون چند شد دستگیر
به پیش سپه کَنده یی ساختند
به شبگیر آب اندرون تاختند
به کَنده ببستند بر شاه، راه
فروماند از جنگ، شاه و سپاه
#خسرو روزی دهان را فرا می خواند و می گوید که سپاه باید درم و دستگاه داشته باشد. روزی دهان گنجینه را بررسی می کنند و نزدیک سیسد هزار درم کم می آید. موبد شاه را آگاه می کند و شهریار به #بوزرجمهر می گوید که از گنج #مازندران بار کند؛ ولی #بوزرجمهر می گوید که
سوی گنج ِ ایران درازست راه
تهی دست و بی کار مانَد سپاه
بدین شهرها گِردِ ما در که هست
کسی کو درم بیش دارد به دست،
ز بازارگان و ز دهقان، درم
اگر فام خواهی نگردد دُژَم
شاه می پذیرد و #بوزرجمهر فرستاده ای خردمند و خوب چهر بر می گزیند تا از بازرگانان شهر برای سپاه وام بگیرد و شاه به زودی وام را ادا کند.
💠#بنیاد_فردوسی_مشهد
💠#كانون_شاهنامه_فردوسي_توس
🆔 http://bonyadferdowsitous.ir/
🆔https://t.me/bonyadeferdowsitous
🆔https://www.instagram.com/bonyadeferdowsitous
🆔https://www.aparat.com/BonyadeFerdowsiMashad
