دسته‌بندی نشدهیادداشت روز

« هرآن کس که دارد هش و رای و دین..»

🔶« هرآن کس که دارد هش و رای و دین..»

♦️#دکتر_بتول_فخراسلام

در همه ی روزگاران خودشیفتگی و خود علامه دانی در جوامع انسانی فراگیر بوده است و گاه به ناروا و گاهی هم به شایستگی از زبان ها شنیده و در نوشته ها خوانده شده است. در ادب فارسی به درستی بزرگانی را داریم که خودشیفته نیستند، ولی همگان یا گروه بزرگ و انبوهی را شیفته ی خود کرده اند و خود هم به دلیل واقع بینی و خردمندی، تا گاه به جایگاه والای خویش هستند.برای نمونه سعدی شیرین سخن می فرماید:
هر کس به زمان خویش بودند
من سعدی آخرالزمانم

و یا حافظ بزرگ فرموده اند:
ز چنگ زهره شنیدم که صبحدم می گفت
غلام حافظ خوش لهجه ی خوش آوازم
و…
فردوسی بزرگ نیز آگاه به نقش ماندگار سی سال رنج وروزهای سخت خود، بوده و فرموده ست :
نمیرم ازین پس که من زنده ام
که تخم سخن، من پراگنده ام
بیت دیگری هم هست که در نسخه های تصحیح شده ی معتبر شاهنامه از فردوسی دانسته نشده ، ولی همه شنیده ایم
بسی رنج بردم درین، سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
زبان فارسی دری که یعقوب لیث صفار برای ماندگاری اش، راهکاری سنجیده ارائه کرد و ابوالعباس اسفراینی نیز، و فرهنگ و هویت ایرانی که عبدالله بن مقفع ها حتی با ترجمه ی آثار پهلوی به عربی کوشیدند تا میراث مکتوب باستان را ماندگاری بخشد و خود تکه تکه شدند، همه و همه با خیزش فرهنگی و ادبی فردوسی بزرگ در سرایش و آفرینش شاهنامه به بار نشست و در توفان هجوم ها و توحش ها از هم پاشیده نشد.
اگر فردوسی نبود، زبان فارسی بود. ولی این گونه نبود. این کشکول زبان که هر واژه ای از هر قومی درونش هست و این”شلم شوربای ادبیات” که هر روزی هر کسی به کشف و شهودی درباره ی زبان و ادب و بزرگان ادبیات می رسد و نخود همه آش می گردد، اگر مانده، به دلیل رنج سی ساله ی فردوسی و عشق اوبه ایران و ایرانی ست.عشق او به زبان رسمی کشورش، فارسی که مانند زبان ها و گویش های دیگر ایران در امان از هجوم ها نبود،در شاهنامه پناهگاه امنی ساخت تا به زیباترین گونه، مام میهن، با زبان مادری با فرزندانش، سخن بگوید.
اگر فردوسی نبود، ایران بود. ولی این گونه نبود. ایرانی بود. ولی….
فردوسی بزرگ فرزند ایران و زبان فارسی ست. فرزندی که حق فرزندی را به مادرش ادا کرده است. مادری که فرزندی این گونه بزرگ پرورید که بتواند منجی ناجی خویش باشد! ابر مردا! بزرگا ! که این فردوسی است.
شاهنامه از دربارها به کوچه ها و دل های مردم راه یافت و به گفته ی شاهنامه پژوه نازنینی، در گذر روزگاران، از هر دیوان شعری بیت ها کم شد. ولی به شاهنامه افزوده شد! چرا که مردم، شاهنامه را از خود و کتاب خود می دانستند و….
به راستی اگر اندک هش و رای و دین باشد، به گفته ی فردوسی بزرگ خواهیم رسید….
هر آن کس که دارد هش و رای و دین
پس از مرگ، بر من کند، آفرین

💠#بنیاد_فردوسی_مشهد
💠#كانون_شاهنامه_فردوسي_توس‏

🆔 http://bonyadferdowsitous.ir/

🆔https://t.me/bonyadeferdowsitous

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن