خاستگاه و جایگاه شاهنامه پژوهی

💠#با_شاهنامه_آهسته_و_پیوسته

💠#با_شاهنامه_آهسته_و_پیوسته

🔺یادداشت (١٢٣)

🟧#ساسانیان
پادشاهی هرمزد
آمدن ساوه شاه به ایران به جنگ با هرمزد شاه

🟪دکتر #بتول_فخراسلام

پس از ده سال پادشاهی #هرمزد، از سوی #هری #ساوه شاه با لشکر به سمت ایران می آید. از سویی دیگر لشکر# روم نیز راهی ایران می گردد. سپاهی از راه #خزر می آید. و همچنین از سوی عربستان _دشت سواران نیزه گزار _لشکری دیگر.

ز تاراج، ویران شد آن بوم و رُست
که هرمز همی باژِ ایشان بجُست

بیامد سپه تا به آب ِ فرات
نماند اندر آن بوم، جایی نبات

#هرمزد به ایرانیان می گوید که از چندین سو به #ایران سپاه آمده و “کسی در جهان این ندارد به یاد”! مرزبانان شگفت زده به شاه می گویند چه اندیشیده است. موبدی که وزیر شاه ست، می گوید :

“سپاه خزر گر بیاید به جنگ
نیابند جنگی، زمانی درنگ!

اَبا رومیان داستان ها زنیم
ز بُن، پایه ی تازیان بر کنیم

تو را ساوه شاه ست نزدیک تر
و زو کارِ ما نیز تاریک تر

ز راه خراسان بُوَد رنج ما
که ویران کند کشور و گنج ما

چو تُرک اندر آمد به جیحون به جنگ
نباید بر این کار، کردن درنگ “

سپس می گوید باید لشکر را آماده کنیم و با سدهزار سوار نمی توان به جنگ ساوه شاه رفت. بهترست به #قیصر روم بگوییم شهرهایی که شاه از تو گرفته، به تو باز می گردانیم. آن گاه او با ما نخواهد جنگید. #هرمز چنین می کند و به قیصر روم می گوید که

تو هم پای در مرز ایران مَنه
چو خواهی که مِه باشی و روزبه

شاه روم پس از شنیدن سخنان فرستاده ی شاه باز می گردد.
#هرمز سپاهی به فرماندهی # خُرّاد به جنگ با سپاه خزر می فرستد و #خراد پیروز می گردد. سپس برای جنگ با ساوه شاه به چاره گری و اندیشه می پردازد.
پسر #مهران شتاد به شاه می گوید پدرم از ساوه شاه و… سخن ها به یاد دارد و گفته اگر #هرمزد مرا بخواند، به او خواهم گفت. شاهنشاه #مهران شتاد پیر را می خواند و از او می پرسد که ازین ترک چه به یاد دارد. وی پاسخ می دهد :

بدان گه کجا مادرت را ز چین
فرستاد خاقان به ایران زمین،…

به پرسش گرفت اختر ِ دخترش
که تا چون بُوَد گردش اخترش؟

ستاره شمر گفت : جز نیکوی
نبینی و جز راستی نشنوی

ازین دُخت و از شاه ِ ایرانیان
یکی کودک آید چو شیر ِ ژیان!…

وز آن پس یکی شاه خیزد سترگ
ز ترکان بیارد سپاهی بزرگ،…

ازو شاه ایران شود دردمند
بترسد ز پیروز بخت بلند

یکی کهتری باشدَش دوردست
سواری سرافراز و مهترپرست…

جهان جوی چوبینه دارد لقب
هم از پهلوانانش باشد نَسَب…

مر این ترک را ناگهان بشکند
همه لشکرش را به هم بر زند

با شنیدن این سخنان #خاقان چین دخترش را که مادر تو باشد، به خسرو انوشیروان سپرد.

#مهران شتاد پس از گفتن این سخنان می میرد. #هرمزد یزدان را سپاس می گوید که چنین آگاهی از #مهران شتاد می یابد و در پی #بهر ام چوبینه کسان می فرستد. #زاد فرّخ نامی نزد شاه می آید و می گوید که با این نشانه های ظاهری که گفته شده، این فرد #بهرام مرزبان #بَردَع و #اردویل است. شاه #بهرام چوبینه را فرا می خواند.

💠#بنیاد_فردوسی_مشهد
💠#كانون_شاهنامه_فردوسي_توس‏

🆔 http://bonyadferdowsitous.ir/

🆔https://t.me/bonyadeferdowsitous

🆔https://www.instagram.com/bonyadeferdowsitous

🆔https://www.aparat.com/BonyadeFerdowsiMashad

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن